یک گراز تپل 5هزار و 200 ساله، ساخته شده از سفال نخودی که در چغمایش پیدا شده. پشتش یک سوراخ دارد که معلوم نیست برای چه کاری بوده و بیشتر شبیه قلکهایی است که در کارتونها میبینیم.
حلقه طلایی قدرت. راستش را بخواهید چون کاربرد این حلقه را نمیدانیم و در بیشتر نقش برجستهها، شاهان حلقهای شبیه به این در دست دارند، نامش را حلقه قدرت گذاشتهاند، با نقش 2شیر بالدار و یک کتیبه به خط و زبان عیلامی که در آن نوشته شده کیدین هوتران، پسر کورش. حدود سال750 پیش از میلاد ساخته شده و از «ارجان» در نزدیکی بهبهان پیدا شده است. در خواندن نام ارجان باید «ر» را با تشدید تلفظ کنید وگرنه دچار اشتباه بعضی از باستانشناسان میشوید.
این خانواده 5نفره محترم، از کرمانیهای اصیل زمان باستان و هزاره سوم قبل از میلادند که البته 3نفرشان در این نمایشگاه شرکت کردهاند و دو تای دیگر به سفر خارج از کشور رفتهاند و در واقع سفیران فرهنگی ایران در آمریکای مرکزی و کشور باستانی مکزیک هستند.
وقتی 80-70 سال پیش ماموران اداره ثبت به شهر آنها سفر کردند، متاسفانه به اشتباه فکر کردند نام شهر «خبیص»، همان خبیث به معنی پلید است و آن را به سلیقه خود به «شهداد» تغییر دادند! به این صورت نام زیبای باستانی خبیص که معنیاش را هم نمیدانیم، تغییر کرد.
راستش این یکی هم معمایی است. سفالی است و شبیه عودسوزها و اشیای آیینی، چهارپایه دارد ولی نمای آن مثل یک ساختمان کنگرهدار است و از کرمانشاه اوایل هزاره دوم قبل از میلاد، آمده تهران.
لوح طلای یادبود داریوش به 3 زبان فارسی باستان،عیلامی و بابلی که از پای بنای تختجمشید پیدا شده است. گاهی یک پرنده نادر را که گونهاش در حال انقراض است، به شکل چند کیلو گوشت یا یک سیخ جوجهکباب میبینیم و لوح طلای داریوش را به شکل چند کیلو طلای آبشده که گرمی فلان هزار تومان میارزد و بعد آبش میکنیم، به همین راحتی!
یک مرد به راحتی حریف 2 گاو شده. این هم یک پلاک برنزی که از تپه حسنلوی آذربایجان پیدا شده. مرد، کلاهخودی شبیه سکاها بر سر دارد. بعضیها هم میگویند کلاهش شبیه اورارتوهاست. گروهی از سکاها در غرب دریای خزر زندگی میکردند؛ همان جایی که اورارتوها (پدربزرگ ارمنیهای خودمان) هم زندگی میکردند.
قربانی کردن از روشهای کهن ستایش ایزدان در ایران باستان بوده و بهترین قربانیها، قربانی گاو. اما این صحنه بیشتر یک زورآزمایی باستانی است تا صحنه قربانی؛ طرحی که در آن انسانی 2 حیوان را در اختیار گرفته و باستانشناسان را به یاد گیلگمش میاندازد.
اما خیلیها با این داستان موافق نیستند. از سوراخهای ریز زیادی که اطراف پلاک برای اتصال آن وجود دارد، پیداست که توضیح اتیکت موزه – که گفته به گردن اسب آویزان میشده – خیلی نباید جدی باشد.
شنیدهاید میگویند فلانی سرسنگین است؟ این دو تا دو قلوها هم واقعا سرسنگینند و اخمو! دو سردیس مرد که از توده سنگهای به هم چسبیده، ساخته شده و به عبارتی مخشان پارهسنگ برداشته. گرچه میگویند از دوره سلوکی – پارتیاند اما قیافهشان به این حرفها نمیخورد. شاید باستانشناسان موزه، چهرهشان را خوب به جا نیاوردهاند.
این حیوان مفرغی راستقامت شاخ شکسته هم با جفتش که لنگه خودش است، از مارلیک گیلان آمدهاند تا در نمایشگاه عرضاندام کنند.
قوچ سفید زیبا و ظریف سنگیای که در شاهرود پیدا شده و با آنکه جوان به نظر میرسد، با حدود 7هزار سال سن (هزاره پنجم پیش از میلاد) از پیرمردهای این نمایشگاه است!
واقعگرایی این سر گچی، عجیب است. حس و حال چهره خیلی خوب درآمده و لبخندش کم از غرابت لبخند مونالیزا ندارد. این سر گچی خوشتراش، یک ایزدبانوی ایرانی را نشان میدهد، نزدیک به 16 قرن قدمت دارد و در حاجیآباد فارس پیدا شده.
این قدیمیترین پرچم جهان است که از یک صفحه با میله و لولا و دسته برنزی ساخته شده و در شهداد کرمان پیدا شده و البته چون در این چند هزار سال زنگ زده (زنگ مس، سبز رنگ است) سبز شده ولی در اصل نوعی درخشش فلزی داشته که آفتاب را باز میتابانده و اصلا واژه درفش به معنی درخشان است.
روی آن، نقشی از یک نخل – که هنوز هم در آنجا زیاد است – دیده میشود و 2 درخت دیگر و 5 آدم کوچک و بزرگ که همه از بزرگان هستند و 2 شیر و یک گاو کوهاندار و چند مار شبیه مارهای جیرفت هم به چشم میخورند