واژه ی پهلوی سنمُرو( Senmurv) نام یکی از موجودات افسانه ای ایران است. سنمرو موجودی است نیمه پرنده و نیمه پستاندار که چون پستانداران به فرزند خود شیر می دهد و در بسیاری از آثار ساسانی به صورت ترکیبی از اژدها و طاووس کشیده شده است. او که دوست انسان و دشمن هر نوع مار و نیروی شیطانی است، بر بالای درختی لانه دارد که دانه های آن بیماری و بدی را از وجود انسان دور می کند.
در افسانه های اخیرتر فارسی مانند شاهنامه ی فردوسی پرنده ی افسانه ای سیمرغ را می بینیم که در بالاترین قله ی رشته کوه البرز خانه دارد. سیمرغ شاهنامه پنجه های شیر، پر طاووس، دم مار مانند و سر شیر مانند دارد. اوست که زال پدر رستم را پرورش می دهد و با پر افسانه ای خود که درمان کننده ی زخم هاست زاده شدن رستم را آسان می کند.
سیمرغ در منطق الطیر عطار در کوه قاف لانه دارد و پرندگان در جستجوی او که تمثیل وجود مطلق الهی است، کوه ها و بیابان ها را طی می کنند و در نهایت از هزاران مرغی که به جستجوی او رفته اند تنها سی مرغ به انتهای راه می رسند و زمانی که به حریم سیمرغ قدم می نهند و با او سخن می گویند، سیمرغ آیینه ای در برابر آنها می نهد و چون نگاه می کنند می بینند که خود آن سی مرغ، سیمرغ شده اند و وجود سیمرغ چیزی نیست جز خود آن سی مرغ. در حقیقت عطار سر یکی شدن انسان و خدا را اینگونه بیان می کند.
ادامه مطلب