واژه ی آرتا در واژه نامه ی دهخدا “مقدس” معنی شده است مانند آنچه در -ارتخشثره (اردشير)- بمعني شهرياري مقدس و یا در -ارته وهيشته (ارديبهشت )- بمعني بهترين مقدس و نيز پيش از نام بعض ايرانيان مانند ارتبان (اردوان ) می آمده است. کتاب IRANICA IN THE ACHAEMENID PERIOD, 550-330 B.C چاپ سال 2007 م. ، که واژه نامه ی زبان پارسی سالهای 550 تا 330 پیش از میلاد است، را ورق می زدم که در آن بیش از 50 واژه با ترکیبات آرتا دیدم. بعضی از این واژگان رو در ادامه آورده ام. در خود کتاب در زیر هر واژه معادل ایلامی و در بعضی موارد معادل آرامی یا بابلی آن واژه به همراه مرجع (مثلا شماره ی لوحی (Persepolis Fortification) که مثلا واژه ی ایلامی درش به کار رفته) ذکر شده بود. پرسشی که بد جور ذهنم رو مشغول کرده این ه که چرا الان واژه سازی ما اینقدر بد شده. آیا داریم فارسی رو به یک زبان مرده تبدیل می کنیم؟ توضیحات مختصری در مورد اصل کتاب و آدرس نسخه ی آنلاین کتاب رو می تونید در این پست ببینید.
بخشی که به انگلیسی نوشته شده، ترجمه ای است که در خود کتاب نوشته شده بود. aa= آ – خ=x
واژگان ترکیبی با واژه ی آرتا
Rtabaadush Arta’s arm بازوی آرتا
Rtabaama brilliance of Arta درخشندگی و زیرکی آرتا
Rtabaanush having a splendor of Arta داراری شکوه و جلال آرتا
Rtabara bringing/carrying Arta آوردن آرتا
Rtabauxsha whom Arta is releasing آزاد شده توسط آرتا
Rtabrta Arta fulfilled برآورده شده آرتا
Rtabrzana exalting Arta بلند مرتبه کردن آرتا
Rtabuga whom Arta is releasing آزاد شده به وسیله ی آرتا
Rtachamana Arta’s meadow چمن آرتا
Rtadaata given by Arta داده شده توسط آرتا
Rtafarnaa glorious through Arta با شکوه از طریق آرتا
Rtafraada furthering Arta پیش بردن آرتا
Rtafravara having chosen by Arta انتخاب شده به وسیله ی آرتا
Rtaahumanaa having a good mind through Arta دارای اندیشه ی نیک به واسطه ی آرتا
Rtaahuvama having good strength through Arta دارای قدرت به واسطه ی آرتا
Rtaisha Arta seeker جوینده ی آرتا
Rtakaama wishing for Arta آرزو کننده ی آرتا
Rtakaandish consumed by a desire for Arta دارای آرزویی برای آرتا
Rtakava prince of Arta شاهزاده ی آرتا
Rtamanaa having the mind of Arta دارای اندیشه ای چون آرتا
Rtamanyush with mentality of Arta دارای ذهنی چون آرتا
Rtamisa he whose thought dwells in Arta کسی که اندیشه اش مقیم آرتا ست
Rtanaafa belonging to Arta’s family وابسته به خاندان آرتا
Rtapaana under Arta’s protection در حفاطت آرتا
Rtaaparva first through Arta نخستین به واسطه ی آرتا
Rtapaata protected by Arta حفظ شده توسط آرتا
Rtarana Arta’s delight خوشی آرتا
Rtaravaa Arta’s freedom آزادی آرتا
Rtareeva rich through Arta ثروتمند به واسطه ی آرتا
Rtaspaada with Arta’s army همراه با ارتش آرتا
Rtastunaa having Arta as pillar آرتا را به عنوان ستونی داشتن
Rtashatish prosperity of Arta کامیابی از آرتا
Rtaataxma brave through Arta شجاع به واسطه ی آرتا
Rtaufrya well dear through Arta نیک به واسطه ی آرتا
Rtaupaa well protecting through Arta نیک نگهدارنده به واسطه ی آرتا
Rtausaa Arta’s wish آرزوی آرتا
Rtavahuchutish good and famous through Arta خوب و مشهور به واسطه ی آرتا
Rtavahush good through Arta نیک به واسطه ی آرتا
Rtaavahyaa better through Arta بهتر به واسطه ی آرتا
Rtavana dedicated to Arta وقف شده ی آرتا
Rtavanush loving Arta دوست داشتن آرتا
Rtaavanya victorious through Arta پیروز به واسطه ی آرتا
Rtavarmaa elite of Arta نخبه و ممتاز آرتا
Rtavargha having Arta as his shield آرتا را به عنوان سپر خود داشتن
Rtavaazaa having respect for Arta احترام برای آرتا
Rtavinda Arta-finder یابنده ی آرتا
Rtavisha he who is very occupied by Arta آنکه سرگرم و مشغول آرتاست
Rtaxraghush wisdom of Arta آگاهی آرتا
Rtaxsheeta shining through Arta درخشیدن به واسطه ی آرتا
Rtazushta loved by Arta دوست داشته شده ی آرتا
________________________
نکاتی هم که فقط برداشتهای خودم ه و نمی دونم که تا چه حد درست باشه
baduush همان بازو است.
baam در artabaama به معنای درخشندگی است که در فارسی امروزی مشابهش رو در “بامداد” داریم که وقتی است که صبح می درخشد.
bauxsha در Rtabauxsha همان واژه ی بخشیدین است که امروز هم به کار می بریم.
chamana در Rtachamana همان “چمن” است.
daata دز Rtadaata همان “داده” است.
farnaa در Rtafarnaa همان “فر” است.
fraada در Rtafraada خیلی شبیه further در انگلیسی است.
humanaa در Rtaahumanaa ترکیب “وهو” به معنای نیک و “من” به معنای اندیشه است که امروز در هومن به کار میبریم.
paana در Rtapaana خیلی شبیه پناه است و معنی اش هم می خوره ولی نمیدونم …
xsheeta در Rtaxsheeta همون “درخشید” است.